![](images/menu/doubt_but.png)
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی
![](images/menu/software_but.png)
![]() مدح و منقبت حضرت امام رضا علیهالسلام ( زیارت مخصوصه حضرت)
گـفتم نمانده است مرا راه پیش و پس آزاد کن کـبوتر خود را از این قـفـس بیـمـاری فـراق بـرایـم بـس است بس لطفی کن ای کریم و به فریاد ما برس سلطان نظر به اشک من و نالهام نمود دعـوت به میـهـمـانی هر سالهام نمود اینجا برای من، من بیچاره جا که هست باشد مریض میشوم اصلا شفا که هست گم میشوم میان حرم، آشنا که هست اصلا چه احتیاج به مردم؟ رضا که هست زائـر چرا به غـیر رضـا آرزو کـنـد بایـد که این جـهـان شـود آمـادۀ فـرج هـیهـات اگر به شـانه گـذاریم بار کج هرچند بسته بر فقرا طوف و راه حج باز است تـا ابـد حـرم ثـامـن الحـجـج باید هـمیشه روی به دارالـشـفـا کـنـیم سـلـطـان سـلام بـاز به پـابـوس آمـدم هر جور شد به عشق تو تا طوس آمدم امـسـال هم زیـارت مخـصـوص آمدم اما بـبـیـن که با غـم و افـسـوس آمـدم غرق غـم است قـلبم و ناجور میزند امـسـال هـم خـدا کـنـد آدم کـنـی مـرا نذر عـزا و تکـیـه و پرچـم کـنی مرا نامحرمم مگر که تو محـرم کنی مرا خـرج عـزای مـاه مـحـرم کـنـی مـرا جـان جــواد روزی اشـک مــرا بــده کم کـم ز راه میرسـد آقـای بـیکـفـن ما را به قـافـلـه بـرسـان یا ابا لحـسـن دلتنگ روضهایم و پـریـشان سوخـتن دلتنگ گـریه بر غـم آن پـارهپـاره تن مـا از قــدیــم نــوکـرتـانـیـم یـا رضـا
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و منقبت حضرت امام رضا علیهالسلام
حـسّـی زلال داری و حـالـی زلالتر چشمان تو شدهست از این حسّ و حال، تر آری به خاکبـوسی کـوثر نشـستهای اشـکی بـریـز از دل زمـزم زلالتـر آئـیـنـۀ نـگــاه تـو تـصـدیـق مـیکـنـد در روشـنی نـدیـده از او بیمـثـالتر لطفش به مرز معجزه نزدیکتر شدهست هـر قـدر آرزوی تـو بـوده مـحـالتر دستان گرم او شده پاسخترین جواب وقتی که دست توست ز پرسش، سؤالتر پَـر میزنـد دلـم بـه هـوای زیـارتـش هر روز خستهحالترم، خستهحالتر خود را کبوتر حرمش فرض میکنم هرگز ندیـدهام ز خودم خوشخیالتر من نیز میروم که ببینم به چشم خود حـسّـی زلال دارم و حـالـی زلالتـر
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
چـشمم به هـیچ پنجـره رغـبت نمیکند جز با ضریح پاک تو صحبت نمیکند شـایـد هـنـوز بـنـدۀ خـاکـم که گـنـبـدت من را به آسـتـان تو دعـوت نـمیکـنـد مولا نگـو که این پر و بال شکـسته را بـاران مـرهـم تـو شـفـاعـت نـمـیکـنـد دیـگـر کـبـوتـر دل مـن آب و دانـه را جـز با کـبـوتـران تو قـسـمـت نمیکـند آخـر بـدون مــرحـمـت چـشـمهـای تـو این خـسـته را خـدا هم اجـابت نمیکند خـوانـدی مرا، وگـرنه بدون اشـارهات قـلـبـم چـنـین هـوای زیـارت نـمیکـنـد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
سیر من سیر الیالله است تا مقصد تویی کیستم؟ دست نیازم، لطف بیش از حد تویی کیستم؟ عرض سلامم، بال در بالِ نسیم میکشد آنکه مرا هر صبح تا مشهد تویی صبح مشهد زندگی تازهای در من دمید حس شیرینی که در خود زندگی دارد تویی ای نـگـاه لـطـف تو بـیابـتـدا بیانـتـهـا من چه میفهمم، گمانم معنی سرمد تویی یا امان الخـائـفـیـن! آیا امـانـم میدهی؟ آنکه نگذارد تفاوت بین خوب و بد تویی آمدم از خـویش تا تو ای نگـاه بیکران سیر من سیر الیالله است تا مقصد تویی
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
من كـیـسـتـم؟ کـبـوتـر بـیآشـیـانـهات محـتاج دستهـای تو و آب و دانهات نامـت بـلـنـد مثـل غـزلهـای آسـمـان هشت آسمان نشـسته به ایوان خانهات از کـوچهبـاغهـای نـشـابـور رد شدی با کولهباری از غم غربت به شانهات دل در مدینه عـاشق روی تو شد ولی از کـوچههای طـوس گرفـتم نشانهات دست من و ضریح تو ای هشتمین بهار امشب دلـم عـجـیب گـرفـته بهـانـهات
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام و استقبال از ماه محرم
مـسـیـر نــور در اوج رهـایـی رسـیـده تـا افــقهـای جــدایـی نــدا آمـد: الا یـا اهـل الـعــالــم شراب سرخ با پیـمانهای گفت کـبوتر وقت ترک لانهای گفت بسوزی پابهپای من در این غم سـرِ بــازار بـا قــدی خـمـیــده عـصـای پـیــری بـابـا رسـیـده عجب رختی شود این رخت ماتم از این دنـیـای پوچِ هیچ مـقدار ز دسـت روزگــارِ مــردمآزار به من مهلت بده ای مرگ، این دم شـبـیه بـادهـا بـاشـیـم ای کاش رهـاتـر از رها باشیم ای کاش هـمـین امـشب بده اذن مرا هم هـبـوط مـاه، چـشـمِ روشـن تو چه بد بودهست طرز کشتن تو شـود در زیـر سُـمّ اسب درهم نوشته چـکـمه رویِ بال بُردند تـنـت را تـا تـهِ گـودال بـردنـد بِگِـرید عـالـمـی پـای "مُـقَـرَّم" چه میشد دورِ تو بلـوا نمیشد بـرای غـارتت دعـوا نـمیشـد کـنارِ زینب تو نـیـست مَـحـرَم
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() سالگرد رحلت امام خمینی رحمة الله علیه و لزوم اطاعت از رهبری
ولایت است عـیار خـلوص ایمانها مسیـرِ وصلِ خـدا و کـمالِ انـسانها در امـتحـان ولایت به جـلـوه میآید تفـاوتیست میانِ زبـیر و سـلـمانها اگر مـطـیع عـلـیِ زمـان شـویم همه فـریـب مان ندهد رویِ نیـزه قرآنها به سوی عزت ایران و انقلاب ماست قـیام و جـنـبشِ طـوفـانی مسلـمانها قسم به نامِ خـمینی به کـوریِ دشمن تمام منـطقه پُـر میشـود ز ایرانها مـقـابـل نـفـسِ فـاطـمـیِ رهـبـرمـان درآمـدنـد بـه زانـو تـمـام شیـطـانها به محضر ولیِ عصر عهد میبندیم که تا هـمـیـشه بمـانـیم پـایِ پیمانها به صهیونیسم جهانی پیام ما این است به سررسیده دگر عرصههایِ جولانها هـزار سال گـذشته ز غـیبت موسی به سامری نفـروشـیم نـورِ ایـمـانها به رهـبریِ عـلی و بـصـیرت مردم شویم الگـویِ وحدت میانِ دورانها در آن دلی که اثرکرده لقمههایِ حرام دگر اثـر نـپـذیـرد ز نـورِ بـرهانها سلام بر شهـدائی که بینشان رفـتند سـلام بـر تـنِ افـتـاده در بـیـابـانهـا خـدا کـند که مـطـیع ولی شویم همه امـیـرِ لـشگـر سیـدعـلـی شـویم همه
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() سالگرد رحلت امام خمینی رحمة الله علیه
تـیـره شـد آیـنـهٔ صـبـحِ درخـشان بیتو تـار شد مـشـرق روحـانی ایـمـان بیتو جـنگـل سبز قـیام از تو برافـراشته بود مـیرود قـوّت زانـوی درخـتـان بـیتـو ضجّهها میزند از داغ جگرسوز فراق در و دیـوار غـمآلـود جـمــاران بـیتـو بـیجـمـال تـو دل آیــنــه و آب گـرفـت آتـشـیـن شـد نـفـس بـاد پـریـشـان بیتو پـاره شد رشتهٔ منـظـومهٔ نورانی شوق گـشت آفـاق هـمه کـلـبـهٔ احـزان بـیتـو من چه گویم که چهسان آینهٔ روز گرفت رنگ دلگـیرتـرین شـام غـریـبان بیتو کاش پیش از شب اندوه سفر میکردیم تا نبـودیم در این باغ غـزلخوان بیتو
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() سالگرد رحلت امام خمینی رحمة الله علیه
در کـنار اقـتـدارش کـارِ دشـمـن آه بود نـور امـیـدی بـرای هر دلِ گـمـراه بود خط و ربطش منتهی میشد به اخلاص و عمل منـبرش عـالیترین سنگر وَ پایگاه بود کوخ های بیتجمّل را همیشه دوست داشت از جـفـایِ سـاکـنـانِ کـاخ هـا آگــاه بـود ظالمانی بیغـم و بیدرد، با دنـیا رفیق دوسـتـدارِ آرزوهـای کـم و کـوتـاه بـود با غضب نـابـود کرد آثـارِ استکـبار را سخت از تبعیض بیزار و عدالتخواه بود در سلوکش زندگی تفـسیر میشد بندگی عارفِ سیر إلی الحق بود؛ روح الله بود انقلابش را به دست حضرت منجی سپرد جمعه جمعه عاشق و چشم انتظارِ ماه بود رفت و ایران شد پریشان حال! از تهران و قم تا جماران از فراقش غرقِ اشک آه بود!
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() سالگرد رحلت امام خمینی رحمة الله علیه
مثل شیـریـنی روحـانی یک رؤیـا بـود سالهایی که در آن روح خدا با ما بود یاد باد آن شکرین فـرصت ایام وصال که به کـوتـاهی یک خـاطـرۀ زیـبا بود وقت آئینه به تـسبیح جمالش خوش بود حال پـروانه ز کـار نگـهـش شـیدا بود کس ندانست که با او ز نهـانخانۀ اُنس چه حکـایات لطیف و چه هدایتها بود عـارفی بود که در فـصل بلـند نـگهـش بـاب نــورانـی بـرهـان تـمـاشـا وا بـود هـمـۀ آیــنـههـا را بـه تـشـهـّد واداشـت نور اسماء و صفاتی که در او پیدا بود هر چه از دامن خوشبوی کرامات افشاند هـمه انـفـاس مـسیـحـایی روحافـزا بود شرح اسرار سبکروحی او داشت نسیم کاینچنین در چمن لاله و گل غوغا بود پـرده از راز شـهـیـدان سحر بر گیرید تا بـبـیـنـنـد که با او چه کـرامتها بود
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() افتتاح کانال سایت آستان وصال در ایتا
با عنایت به درخواست های تعدادی از کاربران عزیز؛ در پاسخ به این اوامر و همچنین جهت تسهیل بهتر برای کاربران؛ کانال سایت در ایتا ایجاد گردید، دوستانی که تمایل دارند عضو کانال باشند در همین جا کلیک نموده و یا از طریق لینک زیر وارد کانال شده و عضو شوند لطفا با نشر و تبلیغ لینک این کانال؛ شما نیز در این خدمت به آستان اهل بیت سهیم باشد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() سالگرد رحلت امام خمینی رحمة الله علیه
هنوز این کوچهها این کوچهها بوی پدر دارد نگـاه روشن ما ریشه در باغ سحر دارد هنوز ای مهربان! در ماتمت هر تار جان من نیستان در نیستان، زخمههای شعلهور دارد نـمیگـویم تو پـایان بهـاری؛ بـعـد تو امّا بهار عـیش ما لبخـند از خون جگر دارد اگر خورشید رفت، این آسمان خورشید میزاید اگر خورشید رفت، این آسمان قرص قمر دارد در این بازار، عاشقتر کسی کز خود نمیگوید هـمیشه مرد کمگـو دردهای بـیشتر دارد مخواه از نابرادرها که یار و مونست باشند عزیز مصر بودن، یوسف من! دردسر دارد دو روزی مهربانا! غربت ما را تحمّل کن میآید آن کـه از درد تـمام ما خـبر دارد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت حضرت امام رضا علیهالسلام
اوّل سـخـن به نـام خـداونـد ذوالـکـرام نام خداست چون همه جا بهترین کلام وآنگه ز روی صدق و ارادت دهم سلام بر آسـتـان قـدس رضا، هـشتـمین امام امروز در حضور کریمش نشـسـتهایم هر یک به نیّتی به حریمش نشـستهایم این روضه کز شکفتن دلهاست باغ دل روشن ز ذرّه ذرّۀ خـاکـش چــراغ دل ای دل ز دست داده، که گیری سراغ دل! اینجاست آن که هست خریدار داغ دل ایـنـجـا مـدال مُـقـبـلـی مُـقـبـلان دهـنـد داروی زخـم سـیـنۀ صاحب دلان دهند امشب بهشت محو تماشای مشهد است قندیلهای نور به هر جای مشهد است هستی تمام، چشم به سیمای مشهد است قلب پیـمـبـران به تـمـنـای مشهد است مشهـد که جـلـوهگـاه جمال محمد است آرامــگــاه عــالِــمِ آل مــحــمــد اسـت فـردا سـپـیــده بـا دم جـبـریـل مـیدمـد محشر نگـشته، صور سرافـیل میدمد از مـشهـد الـرضا، گـل تهـلیل میدمـد خـورشـیـد بر قـبـیـلـۀ هـابـیـل میدمـد تـا کـور، چـشـم دودۀ قـابـیـلـیـان شـود رازی دگر، ز خلقت عـالم، عیان شود امشب مدینه عرش معلای دیگر است آن شهر وحی، طور تجلای دیگر است تورات نور، در کف موسای دیگر است موسای عشق را یدِ بیضای دیگر است امشب مدینه وآن همه آیـات روشـنـش بــوی رســول مـیدهـد و پــارۀ تـنـش یـاد مـدیـنه بر دل و بر جان صفا دهد خـاک مــدیـنـه، دیـدۀ دل را جـلا دهـد این شهـر، عـطر سامره و کـربلا دهد وین لالـهزار بوی حسین و رضا دهـد گـاه نـزول مـوکـب اجـلال احمد است یا عـیـد جـشـن عـالِـمِ آل مـحـمـد است قــدوسـیـان تـجـلـی تـوحـیـد بـنـگـریـد نوری که هر وصی و نبی دید بنگرید در طور جلـوهای که درخـشید بنگرید در دامن سـتـاره به خـورشـیـد بنگرید خـورشـید آسـمـان ولایت رضـا رسید در لالــهزار نـجـمـه، گـل اِنّـمـا دمـیـد این وارث یگـانـۀ موسیبنجعفر است فـرزنـد نـازدانـۀ مـوسیبنجعـفر است در هر صفت، نشانۀ موسیبنجعفر است این آفـتـاب خـانۀ مـوسیبنجعفر است روح نـبی، روان علی، بر جهـان امام امر جهان و اهل جهان در کـفش تمام آئــیـنـۀ خــداسـت جـمــال صـبـیــح او یــوسـف در آرزوی نـگــاه مــلـیـح او فرموده است حضرت صادق مدیح او پیغـمـبران نـشـسـته به پـای ضریح او تـا افـکـنـد نـگـاه عـنـایت به سـویـشان تا پُـر کـند ز کـوثـر رحـمت سبویشان این مـاه را که شـمس ضحی آفریدهاند نــــورآفــریـن آیــنــههــا آفــریــدهانــد بـابالــمــراد خـلـق خــدا آفــریــدهانـد او را بــرای کـشــور مــا آفــریـدهانـد ایران که پایگـاه ولایت به عـالَـم است در سایهسار پرچم او سبز و خُرّم است نــام رضــا صــفــای دل اولــیــا بُــوَد دسـت رضـا هـر آیـنـه دست خـدا بُوَد تنهـا نه سـایـهاش به سر مُلـک ما بُوَد عـالَـم به زیـر پـرچـم سـبـز رضا بُوَد این یک حقیقت است و کسی درک میکند کاین روضه را به اشک روان ترک میکند مـهـری که مـاه، سِیـر کـند در پـناه او ماهی که مهـر مـوج زنـد در نگـاه او «وَالشمسُ وَالقمر» خبر از روی ماه او «والـلـّیـل» سـایـهپـرور خـال سیاه او او هشتمین امام و دهم عصمت خداست نامش علی، سلالۀ موسی، لقب رضاست سبز است پرچمت که دلیل هدایت است زرد است گنبدت که به خورشید، غیرت است سرخ است خاتمت که نشان شهادت است در هر نگاه مهر تو صدها کرامت است خورشید هر سحر که ز مشرق کند طلوع با بـوسهها به گـنبد تو میکـند خـشوع ای جلـوهگـاه رأفت و ای قـبـلهگاه راز سایـند قـدسـیـان به حـریـمـت سر نیاز بـر مـلـت مـجـاهـد و ایـران سـرفـراز پیـوسـته بـاد پـرچم سبزت در اهـتزاز تا میوزد به پـرچـم سـبـز شما، نـسیم داریـم امـیـد بر کـرمـت، اَیُّهـا الکـریم در این حـرم، فـروغ خدا دیده میشود در لحظه لحظه معجزهها دیده میشود نـور اجـابت از هـمهجـا دیـده میشود آیات لطف و فیض رضا دیده میشود از فرش تا به عرش، تجلای رحمت است در انعـکـاس آیـنهها نـور رأفـت است ای آفـریده ذات تو را حق، برای خیر هم خیرخواه خلقی و هم رهنـمای خیر هم ابتـدای خـیـری و هم انتـهـای خیر دارد «مـؤید» از تو امـید دعـای خیر تـا الـتـفـات بـر پــدر و مـادرش کـنـی در آسـتـان خـویش مـقـرّبتـرش کـنی
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت حضرت امام رضا علیهالسلام
آن شب مدینه عـطر پر جبرئیل داشت در سر امین وحی، هوای خلیل داشت بر لب مـدام، زمـزمـۀ یا جـلـیل داشت صبر جمیل، وه که چه اجری جزیل داشت موسی به طور قرب خداوند بار یافت تشریف مکـرمت ز عـنایات یار یافت در هر دلی فـروغ حـضور مـدینه بود در هر سری نشـانـۀ شـور مـدیـنه بود خـورشـید بـردمـیده ز طور مدینه بود کـآفـاق مـستـفـیض ز نـور مـدیـنه بود مـاه فـلک ز شوق دل اخـتر شـمار شد آئــیــنــۀ جــمــال خــدا آشــکــار شــد ای بوده با زبور و صُحُف آشنـاییات تـورات را امـیـد بـه مـعـجـزنـماییات شـد جـاثـلـیـق مـحـو فـروغ خـداییات جـالــوت مـات شـعـشـعـۀ ایـلـیـایـیات عـمرانِ صابی است کـمال تو را گواه نسطاصِ رومی است جلال تو را گواه عارف اگر ز شعشعۀ «هو» تو را شناخت سالک ز قدر و منزلت او تو را شناخت بیدل به خلق و خوی خداجو تو را شناخت من بندۀ کسی که چو آهو تو را شناخت پـیچـیـد چون نـوای تو در بـند بـندمان یـا ثـامـنالائـمـه! رهـا کـن ز بـنـدمان خورشید، با جمال جمیلت جمیل نیست بر درگه جلال تو گردون جلیل نیست جایی که همرکاب تو غیر از خلیل نیست دیگـر مجـال پـر زدن جـبرئـیل نیست وقتی به محـضر تو شرفـیـاب میشوم از شرم شـعـله میکـشم و آب میشوم کوثر، پیالهای ز شراب طهـور توست طـور شهـود پـرتو فاش ظهور توست سیـنای جلـوه، آیۀ نـور حضور توست خورشید هم از آیـنـهداران نور توست چشمـم که محو حسن ملیح تو میشود اشکـم دخـیـل بـنـد ضـریح تو میشـود آن زائـرم کـه آمـده بـا دسـت خـالـیام رحمی به دلشکستگی و خستهحالیام بال و پری ببخش به بیدست و بالیام کز شاعـران حـضرت مولیالمـوالیام مپـسـند بار خـواهـش ما را به ذمّـهات سـوگـنـد مـیدهـم بـه جــوادالائـمـهات
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و منقبت حضرت امام رضا علیهالسلام
همچون نسیم صبح و سحرگاه میرود هرکس میان صحـن حـرم راه میرود از هرچه غصه دارد و غم، میشود رها هر سائـلی به خـدمت این شـاه میرود وقـتـی فـرشـتـههای حـرم بال میزنند از ســیـنـههـای شـعـلـهزده آه مـیرود اینجا بهـشت روی زمین فـرشتههاست از کـوی تـو فـرشـتـه به اکراه میرود خورشید در طواف حرم، وه! چه دیدنیست هر شب به پـایبـوسی آن مـاه میرود بابالجواد راه ورودی به قـلب توست حاجت رواست هرکه از این راه میرود
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت حضرت امام رضا علیهالسلام
امـشـب قـرار، یـار دل بـیقــرار شـد یعنی که باب میـل هـمه، روزگـار شد نورِ دو چشمِ حـضرتِ باب الحوائجی واکرد چشم و خاک، خزانش بهار شد سلطان رسید و قاعدهها گشت زیر و رو رعیت شدن، میان جـهـان افـتخار شد وقت نجـات مـردم ایـران رسیده است شکر خدا که کـشورمان، کعـبهدار شد کرده طلوع باز علی جان و این جهان سر زنـده از مـسـیح دمِ ذوالـفـقـار شد ای عـزت بـدونِ کـرانـه خـوش آمدی ای سـومـیـن عـلیِ زمانه خوش آمدی ای خوشترین ترانۀ لبهای من سلام نعم الرفیق، عشق من، آقـای من سلام ای زندگی من، شب و روزم، عزیز من ای از قـدیـم در دلِ شـیـدای من سـلام مجـنونتـر از هـمیـشه به پابوس آمدم جانان و جان و حضرت لیلای من سلام ای آبـروی من، کس و کـارم، پناه من سـرمـایـهام، تـمـامیِ دنـیـای من سلام ای دین من، قیامت من، ای بهشت من ای عـاقـبت بـخـیریِ فـردای من سلام هر جا دلم شکست، رسیدی به داد من من غافل از تو بودم و بودی تو یاد من اصـلا بـعـید نـیـست که نـامـه سیـاهها گـردنـد تـحـت قـبـهات از بـیگـنـاههـا ای کربلای من، نـجـف من، بقـیع من ای مـشـهـد تـو جـمـع هـمه بـارگـاهها قـربان کـیـمـیای دو چـشمان مست تو آقــا مـرا نـگــاه کـن از آن نــگــاههــا در کوی تو شکستهدلی میخرند و بس ذکـر خـداسـت پـای ضـریـح تـو آههـا تو زیـر سـایـهات همه را راه میدهی یــا ایـهــاالـعــزیـزِ هـمـه بـیپــنــاههـا تو سایهات شبیهِ خدا بر سر همه است مهمان نوازیات چقَدَر عین فاطمه است غیر از درِ تو اینهمه لطف و کرم کجاست اصـلا پـنــاه اولـم و آخــرم کـجـاسـت یـادش بـخـیـر خـاطــرۀ اولـیـن ســلام آن روزهای گم شدنم در حرم کجاست لطف تو آن چـنـان بغـلـم کرده بود که یـادم نبـود گـم شدهام، مـادرم کجـاست خیلی عوض شدم، عوضم کن به یک نگاه گردیدهام وبال تو، بال و پرم کجاست؟ گردید قطره قطره چرا سیل اشک من حال و هوای سابق چـشم ترم کجاست خـیـلی هـوایـیِ حـرمـم بـاز، بیگـمان آقا سوال کرده که این نوکـرم کجاست خـیـلی دلـم گـرفـته مـرا رو به راه کن مثل هـمـیـشه کـوه غـمم را تو کاه کن این دردهـا بدون تو درمـان نـداشـتـند این ابـرهـا بـدون تـو بـاران نـداشـتـند بود آخـرالـزمان چه قَـدَر هولناک اگر ایـرانـیـان امـام رضـا جـان نـداشـتـنـد ایـن مـلـت امـام حـسـیـنـی بــدون تــو در فـتـنهها که جرات طـوفان نداشـتند جـانم فـدات! دست گـرفـتی چـقـدر از آنـانـکـه ذرهای به تو ایـمـان نـداشـتند ای بـهـتـریـن پـنـاه، بـرای هـمه سلام ای مـهـربان امـام رضـای هـمه سلام سـوگـند میخـورم به سلـیـمـان کـربلا در مـشـهـدت شـدیـم مسـلـمـان کـربلا مدیون لطف پنجره فـولاد مشهد است هر کس که بین ما شده مهـمان کـربلا جـان جـواد! قـسـمـت ما کن ابالجواد! تـنـگ غـروب، نـم نـم بـاران کــربـلا این جا بُوَد حسینیه یا که حرم چه قدر هـسـتـنـد زائـران تـو گـریـان کــربـلا این کاسههای زرد خودش روضه گشته با تـمـثـال دستِ سـاقـیِ عـطـشانِ کـربلا از آب هم مـضـایـقـه کـردنـد کـوفـیان خوش داشـتـند حـرمت مهـمـان کربلا ای کـشـته فتاده به هـامـون حسین من ای صید دست و پا زده در خون حسین من
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و منقبت حضرت امام رضا علیهالسلام
در این حریم هر که بیاید غریب نیست هرکس که دلشکسته بُوَد بینصیب نیست عطری که میوزد به فضا در حریم قدس چون عطر یاس و یاسمن و عطر سیب نیست اینجا که میرسی نفـست تـازه میشود دلداده میشوی و دلت بیشکیب نیست بازار عاشـقی و محـبت هـمیـشگیست این رسم جاودانه در اینجا عجیب نیست آب حـیـات، آب شــفـا دارد این حـریـم این خطّه را نـیاز به نـاز طـبیب نیست اینـجـا دعـا به اوج تـمـنّـا رسـیده است اینجا دمی به جز دم «اَمّن یجیب» نیست هرکس به گوشهای به نیایش نشسته است سنگ صبورِ این همه دل جز حبیب نیست اینجا پُر از هجوم صدای ملائک است اینجا صدای هیچ غریبی غریب نیست
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت حضرت امام رضا علیهالسلام
حق رسید و هیبت پوشالی باطل شكست صاحب عرش برین در بین فرشیها نشست زحمت غم كم شد و رحمانیت رونق گرفت آسمان آمد زمین، در دست خود بیرق گرفت آمد و مِهرش میان قلب ما قد راست كرد با دل ما عاشقان هرچه دلش میخواست كرد آمدی و عطر مِهرت پخش شد در هر فضا مینویسم عشق و میخوانم علیموسی الرضا ذوق دعبلهای تو دارد دو چندان میشود شاعر تو صاحب چندین "گلستان " میشود ای كه با انگشت تو نظم جهان گردیده است "عالم پیر "از قدوم تو جوان گردیده است گشته پیدا هشت جنّت در رواق چشم تو تیرگیها نور شد، از چلچراغ چشم تو شیعۀ اثنیعشر مدیـون لطفت ای جلیل عـالـم آل مـحـمـد الــســلام و الـدخـیـل لقمهای از سفرهات ما را كفایت میكند مور درگاهت سلیمان را ضیافت میكند آسـمانها بر زمین دست توسل میزند میدمد خورشید چون بر گنبدت زُل میزند در هـوای مرقـدت دائم به رفت و آمدم خـانـهزادِ خـانۀ سلـطـانِ شهرِ مـشهـدم ای مسیح آل حیدر، خانهات دارالشفاست راه حلِ هر مریضی آخرش باب الرضاست خانهات درماندهها را غرق رحمت میكند اهل دوزخ را ولایت، اهل جنت میكند با وجود روضۀ رضوانت ای اربابِ دل باغ جنت بعد ازاین چنگی نخواهد زد به دل آب سقاخانهات از چشمهسار كوثر است گرد و خاك مرقدت "شیخ بهائی "پرور است از ضریح حضرت سلطان چنین معنا شده است هر هنر در نزد ما ایرانیان بوده است و هست ذره هم در صحن تو نور جلی میپرورد گرد و خاك مرقدت "سید علی "میپرورد گرچه در این خانواده لطف بامعناتَر است ساكن "بیت الرضا "امنیتش بالاتر است تا كه ایران را تو داری در پناه خود فقط پس خراسان را نگیری از سر این مملكت سنگ فیروزه از آن روزی در عالم شد پدید كه چنان سرمه به چشمش خاك پایت را كشید ای شب مـیلاد تو میـعـاد شادیهای ما غصهها در میشود با یاد تو از قلبها چون كویر خشكـسالم، تشنـۀ باران منم ضامن آهو تویی، آهوی سرگردان منم بهترین حصن حصینی، شرط دین داری ما یا "غـیاث المستـغـیـثـینِ" گـرفتاری ما پـارۀ قـلـب نـبـی، ای زادۀ خــون خــدا "ذِكرُكُم فی الذاكرین"ای هشتمین نورالهدی تا دم گرمت بر این دلسرد سامان میدهد بر تن دلمُردگان عشق شما جان میدهد با غـریـبان دو عـالـم آشـنـایی میكـنی بیبرو برگرد تو مشكلگـشایی میكنی گرچه در دریای عشّاقت مشخص نیستم تا تو را دارم دگر محتاج نا كس نیستم ایكه خیرات تو دارد بر دوعالم میرسد عـیـدی ما را بـده دارد محـرم میرسد رزق چشمم را بده تا كه نمكگیرت شوم آنقدر گریان شوم در روضه تا پیرت شوم گـریهكنهای دم یـابن الـشبیب تو شدیم بیقـرار روضـۀ جـدّ غـریب تو شـدیـم
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و منقبت حضرت امام رضا علیهالسلام
نـشـستهام به رواقی به گـوشۀ حـرمش رهـا رهـای رهـا زیـر آبـشـار غـمـش یقین به چشمۀ تسنیم دوست متصل است که نور میچکد از روزن سپـیده دمش چه سـالها که هـمآوای نـوبـتیخـوانان رسیده است به گوشم طنین زیر و بمش به کاظمین و به مشهد سلام و عرض ادب به حـسّ و حال غـریـبانۀ شـبـیه هـمش دم مسیح خراسان به لطف حق گرم است برایتان چه بگویم ز لطف دم به دمـش چو پا گذاشت به ایران هزار چشمه شکفت هـزار جـان گـرامی فـدای هـر قـدمش هوای روضۀ رضوان اگر به سر داری بیا به سمت خراسان و روضۀ ارمـش به پادشاه و گـدا و به عـارف و عـامی خبر دهـید که عام است سفـره کـرمش گـره گـشـوده ز کارم به طرفـةالعـیـنی به نـام پاک جوادش چو دادهام قـسمش هر آنچه داده به من لطف بیکران بودهست که راضیام به زیادش که قانعم به کمش شهـیـد عـشق شد و آرمید کـنج بهـشت هر آن که رقصکنان رفت زیر تیغ غمش چه افـتـخـاری از این افـتـخـار بـالاتـر که شاعـرش شدهام زیر سـایۀ عـلمـش چه میشـود که شـبی نـامـۀ سیـاه مـرا بـگـیـرد و بـنـوازد بـه گـوشـۀ قـلـمـش سـپـاه مـنـتـقـمـانـش هـمیـشـه بـیـدارنـد یـکی خـبر بـرسـانـد به اولـیـای دمـش نمیکَنیم دل از این حرم، از این درگاه قـسـم به مـادر بیبارگـاه و بیحـرمش
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت حضرت امام رضا علیهالسلام
ای که دل غریب من، با تو شد آشنا، رضا اشک من است پنجه در پنجرۀ تو یا رضا ای به فدای جان تو، جانِ به لب رسیدهام من که گل بهشت را از حرم تو چـیدهام ای که به باغ مکرمت، گل تویی و گلاب، تو ذکر تویی، دعا تویی، اجر تویی، ثواب، تو آنکه وجود را به خود، از عدم آوَرَد تویی بارقـۀ امـید ما روز نـشاط و غـم تـویی فدای خاک پای تو، خدای را ولی تویی تـداوم ولایـت مـطـلـقــۀ عــلــی تــویـی شبی که سر زد از افق جمال ماهت آمدم پناه مـاسـوا تـویی، که در پـنـاهـت آمدم به پیشگـاه قدس تو اگر چه دستخالیام اگر کسی نمیخورد، غـم شکـستهبالیام ای که به این شکستهدل فرصت آه دادهای ای که مرا به این حرم خوانده و راه دادهای
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت حضرت امام رضا علیهالسلام
ای آن که دلت صافتر از جام بلور است از باور ما وصف کمالات تو دور است سوگـند به یاسـین و به طاها که جمالت تفـسیر دعای سحر و سـورۀ نـور است از مــقــدم تـو ای گـل گــلــزار ولایـت هرجا نگرم صحبت شادی و سرور است مرغـان بهـشتی ز شعف زمزمه کردند گلزار پُر از نغمۀ شیدایی و شور است خـورشید جهانتابی و در هر دل عاشق انوار ولای تو در اشراق و ظهور است تو زادۀ مـوسـایی و از قـدر و شـرافت عیسی دمی و هر نفست نفخۀ صور است تو آیـنـۀ حُـسن خـداونـدی و در عـرش آیـات کـمالات تو در دست مرور است از رأفت تو نـور خـدا خـیزد و پیداست یک جلوه ز انـوار خداوندِ غـفـور است پُـر شـورتـر از بـادۀ عـشـق تـو نـدیـدم این باده صفابخشتر از جام طهور است گر موسم میلاد تو اشکی به رخم ریخت از شرم دلم بود و مرا شرم حضور است ما را تو مـرانی ز در خویش، سلیـمان از درگه اکرام تو این حاجت مور است هرکس که بهدل مهر تو دارد چو«وفایی» این مهر ورا روز جزا برگ عبور است
: امتیاز
|